هنر و معماری

عبور از رهگذری به نام معماری به عنوان برترین هنر دنیا

هنر و معماری

عبور از رهگذری به نام معماری به عنوان برترین هنر دنیا

معماری سبز (۷)

بررسی چند نمونه (۱)

نور و هوادهی و تهویة طبیعی: نشان های رایشتاگ

ایجاد تغییرات در رایشتاگ، آلمان 1999

معماران: نورمن فاستر و همکاران

این پروژه در واقع محصول ابتکار تغییر پارلمان آلمان از بن به برلین، و مستقر ساختن دوبارة آن در رایشتاگ بوده است.

در سال 1992 مسابقه ای برای ساخت محدوده ای به مساحت 33000 متر مربع برپا گردید، که این رقم تقریباً 100 درصد بیش از ظرفیت رایشتاگ بود پس از آن کل مساحت به حدود 9000 متر مربع تقلیل داده شد. گروهی که در ابتدا انتخاب شد، عبارت بود از پی دو بروین، سانتیاگو کالاتراوا، و نورمن فاستر. در پی بررسی های بعدی هیئت داوران ، فاستر و شرکا به عنوان برنده اعلام شدند.

پروژه مذکور متشکل از طراحی تالار جلسات عمومی در داخل رایشتاگ _ ساختمانی که در سال 1894 رسماً  افتتاح شده بود، در سال 1933 سوخته بود، بخشی ا‌ز آن در سال 1945 تخریب، و در دهة شصت مرمت شده بود، و بالاخره در سال 1995 پوشیده شده بود پیچیدگی این خلاصه رونده نیز متعاقباً با تصمیم گیری بعدی مبنی بر تعدیل ویژگی‌ها و کیفیات زیست محیطی ساختمان، افزایش یافت. این خود مشتمل بر طراحی بنایی با انرژی مقرون به صرفه، به گونه ای که خود باعث ایجاد گرما شود و بیرون فرستادن پس مانده های آلوده کننده را کاهش دهد.

ساختمان بازسازی شده نشان دهندة ایده مشخص رایشتاگ قدیمی است. شالودة پروژه حاضر نیز همان ساختمانی اصلی است. شفافیت و دسترسی آسان، نکات عمده در بازسازی فضاهای داخلی رایشتاگ بوده است. امروزه بازدید کنندگان عادی که از سمت غرب به ساختمان وارد می شوند، می توانند شاهد نشست های پارلمانی باشند و نمایندگان پارلمان نیز امکان دیدن آنها را دارند. گنبد شیشه ای جدید این ساختمان، نقطة عطفی است بر آنچه در داخل ساختمان صورت می گیرد و در عین حال نور و دید طبیعی را براین بنا می گشاید. بنابر همین ملاحظات، این گنبد از مؤلفه های اصلی ساختمان در راهبردهای صرفه جویی انرژی و استفاده از انرژی طبیعی به شمار می آید. گنبد مذکور به مثابة نوعی "فانوس" با تمام تغییرهایی که می توان دربارة آن داشت، طراحی شده است.

هستة اصلی این ساختار، به صورت مخروطی است که با آیین های کجی که نور افقی را  داخل ساختمان منعکس می کنند، پوشیده شده است و با حفاظ متحرکی که مسیر خورشید را دنبال می کند، مانع گرما و تابش شدید در داخل بنا می شود، این گنبد همچنین مؤلفه اصلی سیستم تهویة طبیعی است زیرا هوای داخل ساختمان را به مثابه دودکشی به سمت بالا می کشد.

مخروط، هوای گرم را از بالاترین طبقات بیرون می دهد، ضمن اینکه دستگاههای تهویه و مبدل های حرارتی جای گرفته در محور این مخروط، انرژی هوای مانده را بازیافت می‌کنند.

وقتی از نورمن فاستر دربارة ساختمان رایشتاگ می پرسند، مشخص می گردد که سرگذشت این بنا در طی تاریخ، آن چیزی نیست که توجه او را به خود جلب کرده باشد. بلکه او بیشتر با اعتماد راسخ به روش های به کار رفته برای خود کفا کردن این بنا از لحاظ تأمین انرژی سخن می گوید:

"آدم روغن دانة آفتابگردان را برای تولید برق می سوزاند. چنین کاری کماکان تجدید‌پذیر است. آنچه از گرمای حاصل از این فرآیند _ پس از تولید برق _ باقی می ماند، در ماشین‌ها یا دستگاه های جاذب گرما به مصرف می رسد و با استفاده از آب به عنوان عنصر واسط، باعث تولید سرما می شود.

استفاده از آب به آن معناست که می توان اندازة کانال را به 3000/1 کاهش داد. بنابراین به جای عبور دادن کانال های  حجیم از بین فضاهای خالی بزرگ میان طبقات، این امکان به وجود می آید که آنها را از مجراهایی با قطری کمتر از نی آشامیدنی عبور داد. به چنین سیستمی می توان مقداری انرژی خورشیدی نیز افزود و از این طریق به انرژی گرمایی، به میزانی بیش از آنچه واقعاً نیاز است، دست یافت. اما این گرمای اضافی به کجا می رود؟ می توان آن را در فضای آزاد رها کرد، یا می توان همان کاری را انجام داد که ما انجام دادیم، یعنی ذخیرة آن در دل  زمین و در عمقی اندکی کمتر از ارتفاع برج ایفل.

ما در زمستان، از این گرمای ذخیره شده، به عنوان منبع گرمایی استفاده می کنیم، زیرا عمق زمین گرما را در خود حفظ می کند، بدین ترتیب رایشتاگ از این پس، نه تنها منبع تولید انرژی خود خواهد بود، بلکه به عنوان منبعی برای تأمین انرژی مجموعه بناهای جدیدیکه پیرامون آن برپا خواهند شد، به میزان سه برابر وسعت خود، عمل خواهد کرد.

  به طور کلی، رایشتاگ از شبکة خدماتی شهر جداست. البته جز یک مورد و آن مربوط به زمانی می شود که دستگاه های تأمین انرژی دچار نقص فنی شوند. در این حالت سیستم پیش بینی شده برای موارد اضطراری که از شبکة  نیروی شهر استفاده می کند، به کار می‌افتد.

در این سیستم تولید انرژی، هیچ دستگاه مولد نیرویی هرگز بیکار نمی ماند.این سیستم چنان کارآمد است که حتی زمانی که انرژی مورد نیاز خود ساختمان و ساختمان های اطراف را تولید کرد، باز هم به تولید انرژی بیشتر ادامه می دهد و این انرژی مازاد به شبکة کشوری می پیوندد. فن آوری استفاده از روغن گیاهی در واقع برگرفته از رویدادهایی است که در آلمان شرقی، رخ داد. این کشور در شرایط بسیار بحرانی سیاسی، که نگرانی وابستگی شدید به بلوک شرق از لحاظ تأمین انرژی را به دنبال داشت، ناگزیر شد راه حل های ممکن را برای دستیابی به استقلال در این زمینه جست‌وجو کند. بدین ترتیب آلمان شرقی در زمینة تولید دستگاههای کارآمدی که از روغن گیاهی به عنوان سوخت استفاده می کردند، پیشگام شد..."

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد