هنر و معماری

عبور از رهگذری به نام معماری به عنوان برترین هنر دنیا

هنر و معماری

عبور از رهگذری به نام معماری به عنوان برترین هنر دنیا

معماری و سینما(۱)

معماری و سینما

  • صدا ،دوربین، معماری
  • تاثیرات معماری بر سینمای اکسپرسیونیست
  • معماری در سینما،سینما در معماری

معماری و سینما

- صدا، دوربین، معماری

طی قرن‌ها، چندین فیلم ویژگی‌های معماری را در نقش اصلی به نمایش گذاشته‌اند . به راحتی می‌توان صحنه‌هایی از سری فیلم‌های ۰۰۷ جیمزباند را به خاطر آورد که در آنها جنایتکاران در خانه‌های مدرن و کاملا راحت زندگی می‌کردند.

بی تردید معماری نخستین چیزی نیست که با فکر کردن در رابطه با فیلم به ذهن می‌رسد، اما پس از خلق تصاویر متحرک (انیمیشن)، معماری غالبا نقشی کلیدی در این زمینه ایفا کرده است.
ساختمان‌ها در شکل‌گیری نقش کاراکتر های فیلم موثرند و به درک ظرافت‌های نهفته در داستان فیلم یاری می‌رسانند.

به عنوان مثال به فیلم «نمایش ترومن» می پردازیم که در آن ترومن بربانک نقش شخصی با نام جیم‌کری را ایفا می‌کند. وی که در شهری خیالی در آمریکا زندگی می‌کند و زندگی به نسبت خوبی نیز دارد ناگهان روزی متوجه می‌شود که زندگیش واقعی نیست و بخشی از یک نمایش طولانی مدت تلویزیونی است که میلیون‌ها بیننده دارد که ناظر زندگی ترومن از دوران کودکی تا بزرگسالی بوده‌اند.
این فیلم در ساحل »فلا» شکل می‌گیرد. ساحلی که به شکلی تزیین شده که کمتر کسی به غیرواقعی بودن آن پی می‌برد.«دوانی پلیتر _ زیبرک» شرکتی که در طراحی ساحل دریا مهارت دارد این مجموعه را از روی مدل شهری آن که مطابق با خانه‌های محلی در شهرهای کوچک جنوب است، ایجاد کرده است. این دیدگاه که ناشی از حس غربتی است که به بیننده نیز منتقل می شود ، ایده پس زمینه زندگی به اصطلاح فوق‌العاده ترومن را شکل داده است.
در فیلم‌های دیگری مثل « دست‌های قیچی مانند ادوارد» که نویسندگی و کارگردانی آن را »تیم برتون » انجام داده است، طراحی‌ فوق‌العاده صحنه به گونه ای است که بیننده به هیچ وجه متوجه ساختگی بودن آن نمی شود.
اداورد مردی است که در یک آزمایشگاه توسط مخترعی که مدت کوتاهی پیش از تکمیل ادوارد می‌میرد، به وجود می‌آید. ادوارد در قصرش تنها می‌ماند تا زمانی که با زنی محلی آشنا می‌شود که او را با خود به خانه اش در حومه شهر و به جایی با نام خانه‌های آشپزان می‌برد. این بخش از شهر تنها به کمک نقاشی‌های پاستل ساخته شده است.
این فیلم که در فلوریدا فیلم‌برداری شده است تصویر خانه‌های حقیقی را به نمایش می‌گذارد که به مراتب راحت‌تر از ساخت آنها در محوطه استودیو در لس‌آنجلس است. سبک زندگی آمریکایی‌هایی که در حومه شهر زندگی می‌کنند به گونه ای عجیب و غریب است که در آن ادوارد تنها موجود واقعی آنجا به حساب می‌آید.

در هر دو فیلم، خانه بخش عمده‌ای از داستان فیلم به شمار می‌رود و معمار داخلی اغلب به واسطه سبک خاصی که در معماری به کار می‌برد تا همه چیز با شخصیت اصلی داستان به نوعی تطابق داشته باشد، نقش عمده‌ای به عهده دارد.

در مقاله آثار معماری آوریل سال ۲۰۰۲، توماس هاین، منتقد معماری درباره بدنامی خانه مدرن شیشه‌ای توضیح می‌دهد: «در حالی که ایدئولوژی پشت این بناها، آزادی، انطباق‌پذیری، نور و هوا را دنبال می‌کند، خانه‌های مدرن در فیلم‌ها اغلب جایگاه انسان های شرور و قدرت طلب است.
به راحتی می‌توان صحنه‌هایی از سری فیلم‌های
۰۰۷
جیمزباند را به خاطر آورد که در آنها جنایتکاران در خانه‌های مدرن و کاملا راحت زندگی می‌کردند.
در فیلم» الماس‌ها همیشگی هستند»، ارنست استاورس بلوفیلد، دشمن باند در خانه‌ای که توسط جان لاتنر معمار نامی کالیفرنیا ساخته شده است، زندگی می‌کند. در مورد نقشی که خانه‌ها دارند خانه شیشه‌ای و منحصربه‌فرد الرود در پالم اسپرینگر نقش کلیشه‌ای خانه‌های مدرن را به عنوان مرکز شیطان و شرارت تایید می‌کند.
وقتی که مکان‌های واقعی در قالب مجموعه‌ها مورد استفاده قرار نمی‌گیرند، کارگردانان اغلب به معماران رو می‌کنند و طراحان و متحرک‌سازان را به خلق محیط‌های فوق مدرن از نظر معماری وامی‌دارند.
در فیلم‌هایی چون «دونده تیزپا»، سری فیلم‌های «جنگ ستارگان» ،«تپه شنی» و «عنصر پنجم» مکان‌های واقعی در دنیای تخیلی شبیه‌سازی شده‌اند.
بیشتر فیلم‌سازان بزرگ از رنگ، نور و چشم‌اندازهای ساخته شده برای خلق دنیای مصنوعی استفاده می‌کنند درست به همان شکلی که یک معمار خوب ساختمان می‌سازد» این مطلب در پایان‌نامه معماری مارک وستون، دانشجوی معماری دانشگاه میشیگان با عنوان «بحران ساخت‌شکنی و بازسازی مجدد تشابهات از طریق طرح‌های ویدئویی و تلویزیونی» ذکر شده است.
در این مقاله او توضیح می‌دهد که متن گفت و گوها در بیشتر فیلم‌ها از افکار فضایی نشات می‌گیرد. «قلعه تنهایی» سوپرمن، خانه‌ای یخی در قطب شمال است که با کاربرد خلاقانه نور و طراحی دید شکل گرفته است. التبه روی طراحی ساختمان فیلم «سوپرمن
۲»
بحث وجود دارد.
این محل فراتر از فرضیات معماری و بسیار اعجاب‌انگیز است» این مطلب را «لکس لوتر»، که نقش آن را «جین هاکمن» بازی می‌کند گفته است.

طی قرن‌ها، چندین فیلم ویژگی‌های معمار را در نقش اصلی به نمایش گذاشته‌اند که مهم‌ترین آنها عبارتند از «سرچشمه»، «زمان ملاقات با بیگانگان»
و «آقای بلندینگز خانه رویاهایش را می‌سازد. »

«سرچشمه» اشاره‌ای است به معمار مشهور آمریکایی «فرانک لیود رایت»، که شخصیت اصلی یعنی هوارد روارک را گری کوپر بازی می‌کند. طرح روارک برای خانه آستین هلر در فیلم تقریبا همان خانه مشهور رایت به نام «آبشار» است.
خودپسندی و خودخواهی روارک در فیلم بی‌شباهت به شخصیت واقعی رایت نیست. «من خانه نمی‌سازم تا مشتری به دست آورم، من مشتریانی دارم که برای آنها خانه‌سازی می‌کنم.» این جمله‌ای است که وی در پاسخ به درخواست ساخت خانه‌ای مطابق با سبک معماری تاریخی گفت. او سرسختانه از انجام چنین کاری امتناع می‌ورزد مگر این که بتواند بنای نویی بر اساس ایده‌های خود و ساخته‌ خویش‌ خلق کند.
روارک برای تشریح نقطه نظرش می‌گوید: «یک بنا همانند انسان بی عیب و نقض اما منحصر به فرد است. »

تنها معماری‌های افسانه‌ای در فیلم‌ها به چشم نمی‌خورند. محبوبیت بیش از حد فیلم های مستند طی دهه‌ گذشته موجب شد تا فیلم‌سازان بسیاری در به تصویر کشاندن تاریخچه معماران و طرح‌هایشان با یکدیگر رقابت کنند.

«معمار من: سفر یک پسر»، داستان ناتانیال کان، پسر نامشروع معمار لوییسِ ال کان مرحوم و تلاش وی برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر درباره پدری است که چیزی زیادی درباره‌اش نمی‌داند.
این فیلم بیننده را با خود به دور دنیا می‌برد و آثار معماری کان را به تصویر می کشد در حالی که ناتانیال کان سعی می‌کند تا شواهد موجود درباره زندگی پدرش را کنار هم گردآورد.

«سفر دریایی» که داستان لویچ راهنمای تور اتوبوس‌های دو طبقه در شهر نیویورک است نمونه دیگری از یک فیلم مستند است که ویژگی های معماری مکان هایی که فیلم در آن ها جریان دارد را به تصویر می کشد. علاقه لویچ به این شهر بزرگ باعث شده تا مخاطب را با خود به درون شهر ببرد و همچنان که شهر و معماری بی نظیر آن به تصویر کشیده می شود، فیلم جریان دارد و در طول مسیر داستان فیلم بازگو می شود. کارشناس تاریخچه معماری بناها و ساکنین آنها که شهر را با ساختمان‌ها و پل هاش دوباره زنده می‌کند و بر فراز آسمانخراش‌ها سرک می‌کشد ساعت‌ها برای پل بروکلین وقت می‌گذارد و با دانشی فراتر از یک معمار یا تاریخدان درباره نیویورک با اتوبوس به گردش می‌پردازد.

این ها نمونه هایی از این فیلم‌هایی بودند که علاوه بر موضوعات جذاب سعی بر آن داشته اند تا معماری شهر مورد نظر را به نمایش گزارده و بیننده را محسور ظرافت ها و زیبایی های خود کند

- بررسی تاثیر معماری بر سینمای اکسپرسیونیست

معماری و سینما هر دو به ایجاد فضا و روح زندگی میپردازند و در فرآیند ادراک فضا، هر دو هنر به اصول مشترکی پایبندند. مصالح معماری عموما مادی و واقعی است و مصالح سینما صوری و خیالی … اگرچه در معماری های اخیر نیز مواردی از قبیل فرا سطح ، فرا فضا و واقعیت های مجازی ، معماری نیز زاه پر پیچ و خم خیال و تصور را به سختی می پیماید و وجوه مشترک معماری و سینما در استفاده از ابزار نوین دیجیتالی برای عینیت بخشیدن به تصورها و تجربه های ما از فضای شهری نیز بر هیچ کس پوشیده نیست.

وقتی معماری به عنوان عام ترین شکل هنر با سینما ارتباط برقرار میکند، جذاب ترین پیوند هنری رخ می دهد.

در گروهی از فیلم های اکسپرسیونیستی ، معماری تاثیری عمیق و موشکافانه داشته است و در گروهی دیگر از قبیل متروپلیس و دونده روی تیغ تصاویر خیالی شهرها ، فیلم را تشکیل داده اند و سینما تحت تاثیر عظیم و شگرف معماری قرار دارد. معماری با ایجاد فرمهای غیر عادی، راهروهای پیچ در پیچ، فضاهای بغرنج، پله های ترک خورده ، بازی با نور و نقاشی های گوناگون، در ایجاد هیجان در فیلم های اکسپرسیونیستی تاثیر شگرفی داشته است. نوشتار فوق به بررسی و معرفی اکثر فیلم های اکسپرسیونیست آلمان و تاثیر معماری بر آنها و همچنین به بررسی تعداد معدودی از فیلم های بعد از سینمای اکسپرسیونیست آلمان که تا حدودی ریشه های اکسپرسیونیستی دارند، می پردازد.

در ابتدا باید به معنی اکسپرسیونیسم نظری بیفکنیم، ریشه اکسپرسیونیسم ابتدا در نقاشی (۱۹۱۱) و سپس به سرعت در هنرهای دیگر ، از قبیل تئاتر، ادبیات و معماری رشد یافت و شکوفا شد. گر چه در معماری، اکسپرسیونیسم به سال ۱۸۸۴ و گارهای گائودی بر میگردد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد